اصطلاح مدل کسب و کار (Business Model) در ادبیات مدیریت یک اصطلاح نسبتاً جدید محسوب میشود. به عنوان یک مقایسهی ساده، به این نکته توجه کنید که بحث طرح کسب و کار (Business Plan) دقیقاً با همین نام، در حدود دو قرن قدمت دارد. در حالی که قدمت اصطلاح مدل کسب و کار به زحمت به دو دهه میرسد. ما در درس جداگانهای به طرح کسب و کار پرداختهایم و قصد نداریم آن توضیحات را تکرار کنیم. اما اگر در حد چند جمله به بحث طرح کسب و کارهای آنلاین اشاره کنیم، جایگاه و نقش و تعریف مدل کسب و کار را بهتر درک خواهید کرد. تفاوت طرح کسب و کار و مدل کسب و کار آنچه ما امروز به عنوان طرح تجاری (یا طرح کسب و کار یا بیزینس پلن) میشناسیم، پس از انقلاب صنعتی و در اثر تقاضا (در واقع: فشارِ) بانکها به وجود آمد. بانکها به عنوان نهادهایی که میتوانستند سرمایهی مورد نیاز کسب و کارها و صنایع را (در قالب وام یا مشارکت) در اختیار آنها قرار دهند، انتظار داشتند مدیران یا مالکان کسب و کارها، اسناد و گزارشها و مستنداتی ارائه دهند که اثبات کند فعالیت آنها سودآور است و بازگشت سرمایهی مناسب خواهد داشت. این اسناد، ابتدا در حد برآورد جریان مالی و نیازهای مواد اولیه و حقوق مورد نیاز برای کارگران بود، اما به تدریج کاملتر شد و به شکل طرح تجاری یا طرح کسب و کار یا Business Plan که امروز میشناسیم، درآمد. بخش عمدهای از آنچه ما در قرن نوزدهم و بیستم به عنوان صنعت مشاهده میکنیم، به تولید کالا مربوط است. حتی عرضهی خدمات هم شکلی بسیار مکانیکی داشت: طبیعتاً طرح تجاری هم، معمولاً به شکلی کاملاً مکانیکی و با چارچوبی نسبتاً سنتی تنظیم میشد و سرمایهگذار، چه به عنوان فرد و چه به عنوان یک نهاد رسمی مثل بانک، بر اساس سوالات پایین و سوالات مشابه دیگر، در مورد مشارکت کردن یا مشارکت نکردن و نیز چارچوب مشارکت تصمیم میگرفت: چقدر سرمایه گذاری لازم است؟ تزریق سرمایه باید در چه مقاطعی انجام شود؟ چه نوع زمین یا کارگاه یا کارخانهای لازم است؟ به چند نفر نیروی انسانی با چه تخصصهایی نیاز داریم؟ قیمت تمام شده چقدر خواهد بود؟ حاشیهی سود چگونه است؟ در نهایت، بازگشت سرمایه به چه شکلی خواهد بود؟ منبع: متمم
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت